۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سه‌شنبه

نگو ترک، بگو شکنجه، بگو قتل، بگو ددمنشی


به حق باید ترکان را بزرگترین مخترعین شکنجه دانست. پیشتر در نوشتارهای خود با ذکر منابع تاریخی نشان دادیم که فرهنگ ترکان با لواط و تجاوز و کشتارهای وحشیانه عجین است.
در اینجا فقط به گوشه ای از جنایات ترکان در تاریخ ایران در رابطه با شکنجه های بیمانند در تاریخ بشری میپردازیم.

شقه کردن:
این شکنجه و درنهایت قتل، در همه دوران 900 سال حکومت ترکان در ایران اعمال میشده. یا محکوم بدبخت را از پا آویزان کرده، از پایین با تبر و یا شمشیر به دو قسمت شقه میکردند و یا او را با تیری بسته و با اره او را آرام آرام از فرق سر به پایین میبریده اند. این نوع وحشیگری در زمان ترکان صفوی بسیار محبوب ترکان بوده تا ایرانیان را به وحشت بیاندازند.

ترکان شکنجه گر
تصویری از دوران صفوی
آدمخواری:
در دوران صفوی از مجازاتهای مهلک آن زمان خوردن محکوم به آرامی و زنده زنده بوده است. صفویها آدمخوارانی نگهمیداشته اند که به دستور شاه ترکان، انسان را به طرزی آرام میخوردند تا وی حداکثر زجر را کشیده و مرگ وی به درازا کشیده شود. این افراد را "چیک" مینامیدند. بعد هم از ایشان از جمجمه قربانی خود، جام میساختند.
The Crowned Cannibals: Writings on Repression in Iran‎ - Page 22 by Reza Baraheni - Political Science - 1977 - 279
بد نیست بدانید که در چین هم چنین شکنجه ای تا به قدرت رسیدن کمونیستها انجام میشد که با این عمل مشابه بود. این نوع شکنجه را مغولان با خود به چین آوردند که محکوم را بسیار آرام با بریدن گوشت و اعضای او طوری شکنجه میکردند که مرگ او تا حداکثر زمان به تعویق بیافتد. البته مغولان گوشت آدمی را نمیخوردند. این نوع شکنجه اینبار از طریق دیگری، هم خانواده بودن ترکان و
مغولان را ثابت مینماید. این نوع مرگ در چین قدیم به 凌遲 / 凌迟, língchí معروف بوده است.

Old China.jpg

چشم درآوردن:
آدمی گمان میکند که با گذشت زمان، ترکان هم با آدمیت و انسانیت خو گرفته و از سبعیتشان کم شده است. ترکان از این زمینه آدمان نبوده اند. در زمان قاجار، وحشیگری ترکان چند برابر میشود. چشم درآوردن انسان برای ترکان قاجار کاری مانند آب خوردن بوده است. آغامحمدخان قاجار فقط در شهر کرمان به روایت سر پرسی سایکس هفتاد هزار چشم از حدقه مردم درآورد.

میخکوب کردن:
تا قبل از پهلویها، ترکان قاجار تفریحات جدیدی را به اجتماع ارائه دادند که میخکوب کردن از این قبیل بود. خصوصا در اصفهان این عمل جزو تفریحات ظل السلطان، پسر ناصرالدین شاه قاجار بود که او تا 80 درصد از ساختمانهای زیبا و تاریخی اصفهان را نابود کرد. پس از قاجار، پهلویها سینما و تئاتر را جایگزین این اعمال کردند.


قپانی کردن:
واژه قپانی، واژه ای 100درصد ترکی- مغولی میباشد که که در زمان قاجار "اختراع" شد. یک دست محکوم را از بالای کتف او به پائین آورده و از پائین به دست دیگر او میبندند. سپس او را از محل دستبند آویزان میکنند. به طرزی فجیع، دردآور و آرام، کتفهای او از جایشان خارج میشود. آیا نباید ترکان به خود بابت اینهمه نوآوری افتخار کنند؟

.JPG


فلک کردن:
فلک کردن را آنطور که در عکس زیر میبینید، فقط در کشورهای ترک زده و عثمانی شاهدش بودیم. این عمل را نیز ترکان به بشریت هدیه کردند.

.jpg

سر بریدن:
البته سر بریدن در همه جای دنیا وجود داشته. ولی بد نیست بدانید که ترکان قاجار گاهی برای تفریح زنان حرمسرای خود، میرغضب را به قصر خود سفارش داده و او با علاقه خاصی و به طرزی نمایشی، سر بیگناهی را میبرید. امروزه در جوامع عادی، برای تفریح به سینما و پارک میروند. این عمل خصوصا در زمان ناصرالدین شاه رواج داشته است.

.jpg

جلوی توپ بستن:
به محض ورود اولین توپ جنگی به ایران، ترکان صفوی و خصوصا ترکان قاجار به جنبه های تفریحی این ابزار جنگی پی بردند. به این ترتیب در میدانهای عمومی محکوم بینوا را به جلوی توپ بسته و شلیک میکردند.

 .jpg

تاج گِلی:
اختراع این شکنجه را به آغامحمد خان ترک قاجار نسبت میدهند. چرا که پیش از او چنین شکنجه ای در تاریخ ایران ثبت نشده است. او برای به دست آوردن جواهرات نادرشاه، نوه او به نام شاهرخ میرزا را شکنجه کرد. شاهرخ میرزا مقاومت نمود. بنابراین آغامحمدخان دستور داد تا با گل، چیزی شبیه تاج بر سر شاهرخ میرزا بسازند و در آن سرب مذاب بریزند. پس از این شکنجه عجیب، شاهرخ میرزا جای جواهرات را لو داد ولی بر اثر این شکنجه وحشیانه، درگذشت.

ریدن و شاشیدن:
در زمان قاجار، برای تحقیر محکومین، ایشان را قبل از اعدام به مستراح انداخته و هرچندگاهی بر روی او ادرار میکردند. چنان که با میرزارضا کرمانی چنین کردند. این عمل در ترکیه تا چند سال پیش معمول بود. در گزارشهای سازمان ملل و سازمان عفو بین المللی شواهد بسیاری در دست است. خصوصا این عمل در مورد کردان دستگیر شده، اعم از زن و مرد و کودک اعمال میشده. این در حالیست که ترکان از 30 سال پیش علاقه به ورود به اتحادیه اروپا نشان میداده اند.

قالب پوست:

برای این کار، ترکان دست چند اسیر را محکم می بستند و در کنار هم می نشاندد. استاد سلمانی سر اسیران را چنان از ته می تراشید که موها ریشه کن شود در همین حال چند سلاخ ماهر و چیره دست شتر تازه بالغی را می کشتند و تکه تکه می کردند و پوست ضخیم و آویخته گردن او را با نخ چنان بهم میدوختند که قالب هائی از پوست به اندازه سر اسیران درست می شد و این قالب های پوستی را بر سر تراشیده تک تک اسیران می گذاشتند. قالب ها چنان جزم و جفت سر اسیران رادر میان می گرفت که پنداری دست یا پای شکسته را به گچ گرفته ای.سلاخ ها از هر گردن یک شتر پنج یا شش قالب درست می کردند. معمولا اکثر این قربانی ها پس از یک یا دو روز می مردند. اما اگر در آن میان کسی دوام می آورد به مانقورت بدل میشد. این شکنجه که به نام «قالب پوست » معروف بود از همان لحظه ای که شروع می شد که قالب را بر سر بی موی اسیر می چسباندند سپس دست و پای وی را زنجیر می کردند و مالبند چوبینی دور گردن وی می انداختند که نتواند سر خود را به زمین بگذارد یا به جایی تکیه دهد و به این ترتیب اسیران را در زیر آفتاب سوزان رها می کردند اگر یکی از آن پنج شش نفر زنده می ماند به مانقورت انسانی به حافظه و دور ازعقل معرفت تبدیل می شد. نکته اینجا بود که گرسنگی و تشنگی، اسیران را از پا درنمی آورد، این قالب چنان اندازه گیری شده بود که رفته رفته تنگتر می شد و سر میان منگنه میگذاشت و جمجمه را می فشرد. فشار هر لحظه بیشتر می شد.

نور آفتاب قالب پوست را از آب تهی می کرد و قالبی که ابتدا بی آزار به نظر می رسید حالا مثل یک کلاه آهنی بود. بعد از دو روز موهای تراشیده شده اسیر بیچاره شروع به روییدن می کردند. موهای اسیران کمتر امکان داشت که به قالب فرو رود و غالباً خمیده می شد و دوباره در سر اسیران فرو می رفت و بدینگونه اسیر بی چاره عقل خود را از دست می داد. حتی اگر یکی از آن میان زنده می ماند نتیجه آزمایش را رضایت بخش می دانستند. اسیر زنده از نعمت عقل بی بهره بود. مانقورت به کلی از خویشتن بی خبر بود: نمی دانست از کدام قبیله و تبار است، نام خود و پدر و مادر خود را نمی دانست، دوران کودکیش را به یاد نمی آورد، چیزی از گذشته نمی دانست و بی خبر از آنکه به سرش آمده بود. چنین برده ای برای صاحب خود امتیازات بی شماری داشت: انسانی بود مطیع و بی آزار، هرگز زبان به اعتراض نمی گشود، هرگز به فکر فرار نمی افتاد.
بد نیست بدانید که "مانقورت" واژه ای مغولی میباشد که در زبان ترکی هم وجود داشته و قرابت ترکان و مغولان را بار دیگر به اثبات میرساند.

تجاوز:
این عمل در تاریخ ترکان بسیار زیاد بوده. ایشان نه فقط به زنان، بلکه به مردان نیز تجاوز کرده و میکنند. آغامحمدخان ترک قاجار پس از فتح تفلیس دستور دادکه به تمامی افراد ذکور در هر سن تجاوز شود که چنین کردند.
ترکان حاکم بر ایران نیز در جریانات اخیر و در کهریزک نیز از خود در این حیطه نامی به جای گذاشتند.

از دیگر تفریحات ترکان در ایران پوست کندن، به تیر کشیدن و چهارتکه کردن است که این را نیز به ترکان تبریک میگوییم.

.jpg