۱۳۹۰ اسفند ۸, دوشنبه

راز وفاداری دلقکان مرده سیاسی به رژیم پشم

چندی پیش رضاپهلوی با بردن شکایت از آقای خامنه ای به پیش دادگاه سازمان ملل جنجال آفرید. این عمل که از دیدگاه من بیشتر به یک ژست سیاسی شبیه میماند، با استقبال بسیار نسل جدید مواجه شد. خارجیان از این طرح وقتی پشتیبانی علنی میکنند که قصد شاخ به شاخ شدن با رژیم ملایان را داشته باشند. بازتاب این عمل نه فقط از دید خارجیان به دور نماند، بلکه از دید مردگان متواری سیاسی نیز همچنین. این برگهای سوخته و بیکار خارج از کشور که تعداد خود و حامیانشان در داخل و خارج از کشور از چند هزار نفر بیشتر تجاوز نمیکند، اول سعی در زیر سبیل در کردن این موضوع کردند. وقتی دیدند که موضوع بزرگتر از این حرفهاست، موضوع را مسخره جلوه دادند، ولی از آنجایی که مورد آماج انتقاد ایرانیان قرار گرفتند، به این عمل حمله متقابل کردند. اصولا این پیرپاتالهای خارج نشین تا به امروز که 33 سال از عمر این رژیم ملایی میگذرد، از هیچ کاری برای حفظ این رژیم دریغ نکرده اند. سعی نموده اند تا هر ابتکاری را در راستای سرنگونی رژیم ملایی در نطفه خفه کنند. بزگترین علت تراشی علیه این عمل این بود که مبتکر آن شخص رضاپهلویست. نه بیش و نه کم.
تا اینکه دست قضا و قدر به کمک این دلقکان مرده رسید. چند روز پیش "صدای آمریکا" یک مرده مومیایی دیگر را به نام "پرویزثابتی" نبش قبر نموده و دو دستی تقدیم این پیرپاتالهای مرتجع و ضد ایرانی کرد.
در یک پاتک به اصطلاح بانبوغ، دلقکان مرده ما، دوباره به یاد صحرای کربلا افتادند و سینه زنان برای منحرف ساختن جبهه ضد ملایی جوانان ایرانی، نامه ای به صدای آمریکا نوشتند و از سازمان تقاضا کرده اند که صدای آمریکا به ایشان میدان داده تا ثابت نمایند که رژیم شاه تحت سرپرستی پرویز ثابتی مسئول شکنجه در ایران بوده است. و درضمن میخواهند که دولت آمریکا طبق تعهدات خود، پرویز ثابتی را دستگیر و محاکمه نماید. در این نامه ولی خواستار محاکمه علی خامنه ای و امرای ساواما نشده اند. لابد برای ایشان موردی ندارد.
من تعجب میکنم که این دلقکان مرده سیاسی چرا 33 سال صبر کرده اند تا چنین روزی برسد تا از پرویز ثابتی شکایت کنند.
سئوال دیگر این است که بعد از 33 سال چگونه میخواهند مدرک بیاورند و این مدارک دارای چه کیفیتی هستند؟
درضمن ایشان که در خارج از کشور مدفون هستند، به چه مدرکی در داخل ایران دسترسی دارند و اگر دارند، چه مرجعی در ایران با ایشان همکاری کرده تا ایشان به این مدارک دسترسی پیدا کنند؟
و اگر تنها مدرک ایشان، آوردن شاهد است، چرا این را سابقا که تنور داغ بوده نکرده اند، یعنی 33 سال پیش؟
در ضمن مگر این دلقکان که خودشان در جنایات رژیم تا حدی دست داشته اند و خود کارنامه ننگینی دارند تا چه حد صلاحیت گواهی دادن را دارند؟
مگر همینان نبودند که قسم میخوردند صمد بهرنگی را ساواک کشت؟
مگر همینان نبودند که قسم میخوردند که سینمای رکس را ساواک آتش زد؟
مگر همینان نبودند که قسم میخوردند که علی شریعتی را ساواک کشت؟
مگر همینان نبودند که جلوی خبرنگاران خارجی قسم میخوردند که در میدان ژاله "دهها هزار نفر را کشته اند و ایشان تمامی کشتگان را با چشم خود دیده اند؟
مگر هم اینان نبودند که 12 فروردین 1358 به یک جمهوری "اسلامی" رأی مثبت دادند؟
آیا این دلقکان سیاسی سابقا دروغ میگفتند و یا امروز؟
کاملا مسلم است که این عمل تنها هدفی انحرافی دارد تا مسئله شکایت ازعلی خامنه ای، منحرف گردد.
تازه انگار که این کافی نیست، نوشتاری را تحت عنوان " چرا رضاپهلوی، پرویز ثابتی را نیز تاکنون به دادگاهی بین المللی نکشانده؟" راخواندم.
من هم متقابلا از این دلقک سیاسی میپرسم که: چرا تو که آنقدر "روشنفکری" و زبانت "سرخ" و جامه ات سیاه است، تا به حال از پرویز ثابتی شکایت به جایی نبردی؟ مگر 33 سال تو و دیگر همدلقکانت وقت نداشتید؟
مسلما رژیم سابق، رژیمی دیکتاتوری بود. ولی پس از 33 سال، تجزیه و تحلیل اعمال آن رژیم را به عهده باستانشناسان بگذاریم و درد امروز خود را امروز دوا کنیم.

هیچ نظری موجود نیست: