۱۳۹۵ اسفند ۱۰, سه‌شنبه

کمونیسم، بچه ای که ناقص زاده شد (4)


"نواقصی در کتاب مقدس آسمانی"

کمونیستها و به خصوص چپ های وطنی، کتاب "کاپیتال" مارکس را تنها کتاب ارزشمند بشری و فاقد اشتباه معرفی مینمایند. سوای اینکه ترجمۀ ناقص فارسی این کتاب دچار سوء تفاهمات بسیاری میان چپ ایرانی شده است، این کتاب مانند هر کتاب آسمانی و مقدس، از نظر اجتماعی و تاریخی نیز دارای تناقضات و اشتباهاتی میباشد.
اولا باید در نظر داشت که کارل مارکس موفق به پایان کتاب نشد و پیش از آن ریق رحمت را به سر کشید. آقای فریدریش انگلس بنا به بضاعت و سلیقۀ فکری خود این کتاب را به پایان رسانید. خود کمونیستها هم اذعان میکنند که مارکس و انگلس در مورد همۀ موارد "مارکسیسم" در توافق کامل نبودند.
برجسته ترین اشتباهات مارکس آن بود که تعریف مطلق او از پرولتاریا، فقط و فقط طبقۀ کارگر بود. او بقیه را لمپن میدانست. از آنجایی که با اجتماع در تماس نبود، قادر به درک این مطلب نشد که کشاورز نیز "کار" میکند.
این لنین بود که واژۀ پرولتاریا را به کشاورزان بسط داد. (1918)
بنا به این طرز تفکر، تجسم کنید که یک کمونیست در مورد یک شاعر، کارمند، نظامی، معلم، مخترع، دانشمند و از این قبیل فکر میکرد.
صادقانه ترین تعامل در مورد شغلهای بالا را "پل پت" در کامبوج انجام داد. او تمامی افرادی که از نظر مارکسیسم در صنف پرولتاریا نمیگنجیدند را قتل عام کرد و جای شک و شبهه باقی نگذاشت.
البته اشخاصی مانند Proudhon که مارکس با او دشمنی خصوصی داشتند، سعی میکردند به مارکس بفهمانند که معلم، استاد دانشگاه ، کارمند و نظامی از ارکان مهم جامعه هستند و همان مقدار زحمتکش که یک کارگر. ولی بااینکه کارل مارکس خودش حتی یک روز هم کار بدنی انجام نداده بود، به انتقادات پرودون عکس العملی منطقی نشان نداد.

هیچ نظری موجود نیست: