۱۳۸۸ شهریور ۲۷, جمعه

دو عدد هندوانه لطفا


در ایران، اصطلاح هندوانه زیر بغل گذاشتن، دقیقا و به طور 100درصد، رابطه اجتماعی- سیاسی یکطرفه ایرانیان و اقلیت ترک را تعریف میکند. ایرانیان همواره سعی کرده اند که مهاجمان ترک را طوری زبان بگیرند، بلکه ایشان تا حدی در زندگی اجتماعی- سیاسی نقشی ایفا کنند. چرا که خواسته و یا ناخواسته، مهاجرین ترک جزئی از این جامعه شده اند، حتی اگر این همزیستی تحمیلی میباشد.
شاید چند مثال ساده بتواند منظور مرا بهتر بیان کند.
ترکان برای خود همیشه از پس واژه "قهرمان" استفاده میکنند. اصولا میتوان ترکان را از ترسوترین قومهای منطقه دانست. گرچه اگر در خیابان یک نزاع ببینید، مطمئن باشید که یک طرف نزاع ترک است. ولی ترکان همیشه به قربانی خود دسته جمعی حمله میکنند و از حریف شدن یک به یک وحشت دارند. در ضمن لات بازی خیابانی دلیل بر قهرمان بودن نیست.
اصولا واژه "قهرمان"، هندوانه ای بود که مردم ایران زیر بغل ترکان گذاشتند تا در انقلاب مشروطه همیاری کنند. چرا که قدرت در دست ترکان بود و پادشاه هم از همین قوم. اصلا چرا باید این قوم دست از یکه تازی برمیداشت و حکومت را با ملت ایران تقسیم میکرد؟ ایشان که در هر مرحله از اجتماع آقای ملت ایران بودند (که هنوز هم هستند).
چنانکه بعضی از ترکان سرمنشأ انقلاب مشروطه را تبریز میدانند، اصلا صحت ندارد. در آنجایی که همه ایران شعله ور شده بود، آذربایجان مطلقا خواب بود (مانند امروز). ایرانیان با نثار کردن عناوینی مانند "ترک قهرمان" ایشان را تشویق به شورش کردند. آدمهایی مانند "ستارخان" و "باقرخان" تا لحظه آخر نفهمیدند که ماهیت مشروطه یعنی چه. این دو از راهزنان و عیاران آنجا بودند و از نظر بضاعت فکری، بسیار ناتوان. این جمله را از بزرگان خود بپرسید که صحت دارد یا خیر. از ستارخان پرسیدند که این مشروطه که فریاد میزنند یعنی چه؟ او هم با اشاره به توده مردم در خیابان (به ترکی) میگوید: والله نمیدانم. مشروطه یعنی آن که آنها میگویند.
امروز هم چنین است. در ایران به طرز مفتضح تری از زمان صدام در انتخابات تقلب میشود. حتی در بعضی مناطق آقای احمدی نژاد 200درصد آرای ممکن را میآورد، ولی ازترکان خبری نیست. چه دلیلی دارد که ایشان در اعتراضات شرکت کنند؟ ایشان که از این اجتماع نیستند. ایشان با "الیگارشی قومی" خود، 900 سال است که روی کول ما ایرانیان هستند. رهبر ترک است. رئیس جمهور ترک است. وزراء ترکند. بازار به طور 100درصدی در دست ترکان است. ارتش دست ترکان است. 99 درصد بسیجیها ترکند.
ترکان باید بیمار باشند اگر این امتیاز بیسابقه را با ایرانیان تقسیم کنند. اقلیت ترک نه در جریان دوم خرداد از خود چیزی نشان دادند، و نه درجریانات اخیر. اصولا ترکان در حرکات آزادیخواهی سهمی نداشتند، که دلیل آن را برشمردم. ولی به خاطر یک "سوسک" به خیابانهای تبریز ریختند.
نشانه دیگر ترسو بودن ترکان، همانا جنگ 8 ساله ایران و عراق است. آخر کدام ترک قهرمان؟ به یک دهات کوره اصفهان که بروید، تعداد شهدای گورستان آنجا از تعداد شهدای تبریز بیشتر است. باز هم ایرانیان برای همکاری ترکان میگویند که: بله ترکان خیلی در جنگ از خود رشادت نشان دادند و فلان شهید و فلان شهید ترک بوده است. تنها دلیل آن هم این بوده است که ترکان را زبان بگیرند تا بلکه ایشان خود را از این جامعه بدانند. بسیاری از کشته شدگان ترک برای تظاهر، پیش از حمله، آنقدر بلند تکبیر میگفتند تا عراقیان از موضع ایشان باخبر شده و بمبارانشان میکردند. این از حماقت خود ترکان بود و نه از رشادتشان. چندین بار این کار را کردند تا برایشان جوک ساختند.
برای یک جنبش دمکراسی باید ترکان را فراموش کرده و به هیچ وجه روی آنان حساب نکرد تا نتیجه کار درست از آب درآید. تا کنون هر جنبش مردمی در ایران، از مشروطه گرفته تا انقلاب 57، به خاطر ترکان به بیراهه رفته.
جامعه شناسان غربی و کارشناسان CIA همگی هشدار میدهند که ترک زبانان ایران به هنگام انتخابات، فقط به کاندیدایی از قوم خود رأی خواهند داد. برای ترکان فرق نمیکند که این کاندیدا کمونیست باشد یا دمکرات یا از نازیهای دوآتشه. او فقط کافیست که ترک باشد. شاید یکی از دلائلی که ترکان را در شلوغیهای اخیر خونسرد نگاه داشته، همین باشد. کاندیداهای دارای بخت، ترک بودند. چه فرقی میکند که موسوی رئیس جمهور باشد یا احمدی نژاد؟ بنابراین هرگونه همکاری ترکان با ایرانیان در یک جبهه دمکراسی خواهی، دچار اخلال از طرف ترکان خواهد گردید و به بیراهه کشیده خواهد شد.
اقلیت ترک فقط و فقط به جریاناتی کمک میرساند که انحصارا نفع این قوم را تضمین کند. وگرنه هرگونه امید پشتیبانی از اقلیت ترک، سرابی بیش نیست.
هرگونه دخالت ترکان به علت قومگرایی و فقر فکری ایشان در جریانات آزادیخواهی، به گمراهی کشیده خواهد شد.
باید هر حرکت آزادیخواهی در ایران بدون ترکان به ثمره رسانیده شود. مسلما اگر ترکی خواهان کمک دهی شد، نباید او را رد کرد. ولی باید مواظب بود تا ایشان مانند گذشته نتیجه جنبشها را هدر ندهند.
بعد از پیروزی هم باید مانند گذشته زیر بغل ایشان هندوانه گذاشت و از نقش بیش از اندازه ایشان، قدردانی کرد!
Wassermelone / Rot

هیچ نظری موجود نیست: