۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه

لنگه دمپایی من کجاست؟


کشور ما ایران تا اواخر سال 1358 از قدرتهای بزرگ اقتصادی محل بود. من کاری به تبلیغات علیه رژیم پیش ندارم، ولی در زمان 8 سال جنگ تحمیلی، ایران باوجود محاصره شدید اقتصادی، تمامی نیازهای خود را از طریق صنایع داخلی تأمین میکرد. جوانان امروزه، خاطره ای از آن زمان ندارند، ولی بد نیست بدانند که مردم ایران به طرز شدیدی در مضیقه بودند و اگر صنعت رژیم قبل نبود، ایران مانند یک جانور مفلوک به زانو درمیآمد. در عین حال من وضعیت اقتصادی ترکیه را هم به یاد دارم. ترکیه کشوری بسیار فقیر بود که تنها به دلائل ژئوپولیتیکی از طرف آمریکا مورد توجه قرار میگرفت و تأمین میشد. وضع ترکیه تا آن میزان خراب بود که از ایران به ترکیه "دمپایی پلاستیکی" و "پودر لباسشویی" قاچاق میکردند. در آن زمان که جنگ در ایران شعله ور بود، این را به شخصه به یاد دارم.


جنگ ایران و عراق، نطفه عطفی در اقتصاد ترکیه شد. ترکیه با بازی کردن نقش "واسطه"، اجناس مورد نیاز ایران و عراق را با قیمتی بالا تهیه میکرد. قاچاقچیان ترکیه با نصب باک بنزین بزرگ زیر کامیونهای خود، از ایران بنزین به ترکیه میبردند و دولت ترکیه هم با گرفتن مالیاتی مناسب، از کار این قاچاقچیان حمایت میکرد. این در زمانی بود که بنزین جیره بندی شدید بود.
بازاریان آن زمان مانند این زمان، از ترکان بودند و ایشان در زمان انقلاب با ایجاد قحطی مصنوعی، انقلاب را به پیروزی رساندند. به خاطر همین خوش خدمتی، آقای خمینی دست بازاریان را به ازای کمکشان، باز گذاشت. بازاریان ترک هم که از قوم "بخر و بفروش" هستند، تا آنجا که توانستند صنعت ایران را نابود کردند. چرا که یک کشور صنعتی، باعث ایجاد رقابت آزاد میشود و آن وقت مصرف کننده، قیمت را تعیین میکند. بازاریان ترک میخواستند که امتیاز اجناس در دست آنان باشد تا بتوانند قیمتها را دیکته کنند.
این را شخصا تجربه کردم که بازاریان با صنعت ایران چه کردند. فامیلی داشتیم تحصیل کرده آلمان. او از خانواده پولداری بود. از روی میهن دوستی، او یک کارخانه مفتول کشی و سیم خاردار سازی را با هزار کلک وارد ایران کرد. در زمان جنگ، سیم خاردار اهمیت اساسی دارد.
در آن زمان فقط 3 تاجر مفتول و سیم خاردار در ایران وجود داشت که همانطور که حدس میزنید، ترک بودند. آنان میخواستند که سیم خاردار "وارد" شود. پس با هم تبانی کرده و اجناس خود را زیر قیمت میفروختند. این کار را با جدیت آنقدر انجام دادند تا فامیل ما ورشکست شد. پس از آن این 3 تاجر قیمتها را آنقدر بالا بردند که نه تنها جبران ضرر گذشته را کردند، بلکه سود کلانی هم بردند.
در حال حاضر نیز بازاریان ترک، نقش "ستون پنجم" اقتصاد ترکیه در ایران را بازی میکنند.
در خبر ها روزی نیست که چیزی در مورد ورشکست شدن کارخانه های معروف ایرانی نشنویم. کارخانه هایی مانند ارج، کفش ملی، پارس الکترونیک و غیره، روزگاری به کشورهای خارجی صادرات داشتند. فقط کفش ملی به روسیه آن زمان 30میلیون جفت کفش صادر میکرد. صنعت ایران عملا توسط بازاریان ترک نابود شد.
امروز هرکجا بروید دو نوع جنس وجود دارد. نوع بنجل آن از چین میآید و نوع کمتر بنجل آن به عنوان جنس لوکس از ترکیه. تاجرهای آن هم از اقلیت ترک هستند که با تورمهایی 20 تا 50درصدی، قیمت جنس را در ایران کنترل میکنند.
در زمان جنگ به یاد دارم که چگونه در بازار، کوپنهای بنزین جعل میشد. آن زمان کوپنها مهر آبی و یا "هولوگرام" نداشتند. با یک دستگاه کپی رنگی، میشد این کوپنها را جعل کرد.
هرچه ایران فقیرتر میشد، ترکیه از برکت "ستون پنجم" خود ثروتمندتر میشد. دست اندرکاران ترکزبان به طوری سنتی، آثار ملی و تاریخی ایران را از راه ترکیه به اروپا میفرستادند. مثلا سنگ قبر ناصرالدین شاه توسط شیخ صادق خلخالی ترک به ترکیه فرستاده شده که توسط مرزداران ایرانی ضبط و به موزه کاخ گلستان تحویل گردید.
حدود پانزده سال پیش هم 11 تن طلا یر مرز ترکیه کشف گردید که معلوم شد "مس" است و به ترکیه منتقل گردید.
چند ماه پیش هم یک سرمایه افسانه ای از ایران به ترکیه فرستاده شد که ترکان را خوشحال نمود.
ترکان ایران، مردمی بیسواد و اهل فئودالیسم قومی هستند. ایشان هرگونه صنعت داخلی را به خاطر منافع بازاری خود و خوش خدمتی به ترکیه، نابود میکنند.
مرحوم کسروی در کتاب "شیعه گری" خود، بسیار از اهالی ترک ایران ایراد میگیرد. زمانی که دولت ایران به طور مجانی به دهاتیان تراکتور و بذر و کود مجانی میداد(در هیچ کشور دنیا چنین نمیکنند، چرا که این عمل یک نوع خودکشی اقتصادی میباشد)، ایشان تمام تراکتورها و زمینهای خود را میفروختند و به زیارت مکه و کربلا میرفتند. بدین ترتیب، تمامی کمکهای اقتصادی دولت ایران جهت رشد کشاورزی، یکراست به جیب اعراب رفت!
با ترکان باید ساخت، ولی باید تمامی جنبشهای ایران اعم از سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بدون حضور ترکان به ثمره برسد. ترکان دست از قومگرایی و فئودالیسم برنخواهند داشت و همیشه تیشه به ریشه ارکان ایران خواهند زد.

هیچ نظری موجود نیست: