۱۳۹۴ فروردین ۸, شنبه

عجب انقلاب شکوهمندی کردم من! (12)

"هفده شهریور"

در اینجا مایل نیستم که در مورد وقایع هفده شهریور قلمفرسایی کنم. این جریان، میخی بر تابوت رژیم شاه بود. یعنی نابودی رژیم امری محرز بود.
موضوعی که من میخواهم به آن اشاره کنم، سوای دروغها و اغراقهایی که در مورد این روز شد، ابهاماتی میباشد که بسیاری، حتی طرفداران رژیم گشته نیز سرسری از آن گذشته اند.

- در آن روز بسیاری شاهدان میگفتند که سربازان با هاج و واج به بالا و اطراف خود نگاه میکردند.
- در بسیاری از موارد، صحبت از این شد که از میان تظاهرکنندگان به سوی سربازان شلیک شده است.
- در مواردی، حتی بعضی از بچه های کنفدراسیون پچ پچ میکردند که بسیاری از کشته شدگان از پشت تیر خورده اند.
- یاسر عرفات ادعا میکرد که در آن زمان 50 رزمنده در ایران داشته که ساواک از آن بی اطلاع بوده. نقش فلسطینیها در این میان چه بود؟
- چرا در این روز در میدان ژاله 9 سرباز با تیر کشته شدند؟ مگر غیرنظامیان، غیرمسلح نبودند؟

سئوالی که من از خود میکنم این است: چرا پس از گذشت این همه سال، جرائد، خبرنگاران و تلویزیونهای اپوزیسیون،  در صدد پیدا کردن سربازان حاضر در میدان ژاله برنیامده اند تا با ایشان مصاحبه ای کنند؟ ایشان یک فرمانده و راننده و مسئولین حاضر در میدان داشتند. ایشان اکنون کجایند؟ چرا با ایشان مصاحبه نمیکنند؟
نام این سربازان باید مشخص باشد. لیستی باید موجود باشد. این افراد کجایند؟ چرا پیدایشان نمیکنند.
میتوان یک فراخوان داد و از ایشان تقاضا کرد که اگر در خارج هستند، با جرائد مصاحبه ای به عمل آورند.
من تعجب میکنم که چرا تا به حال کسی به این فکر نیافتاده است.
به نظر من، اولین کسی که موفق به مصاحبه با یکی از این سربازان شود، برنده اصلی این انقلاب کذایی خواهد شد. البته باید تضمین شود که هویت این شخص حقیقیست.
اگر سرباز پیدا نشد، شاید بتواند یک پزشک قانونی را از آن زمان پیدا کرد. بالآخره باید حداقل یک شاهد فنی را بتوان پیدا کرد یا نه؟


- نیروهای انقلاب ادعا کردند که در میدان ژاله 4000 نفر کشته شده اند.
- میشل فوکو، فیلسوف و روزنامه نگار فرانسوی ادعا کرد که 4000 نفر کشته شده اند.
- بنی صدر از پاریس اعلام کرد که 3000 نفر کشته شده اند. او بعدها ادعا کرد که هرگز چنین حرفی را نزده است.


- بعضی انقلابیون بعدها گفتند که 500 نفر در میدان ژاله کشته شده اند.
- فرماندار نظامی تهران گفت که تنها 87 نفر کشته شده اند.
- عمادالدین باقی، سالها بعد و با دیدن اسناد بنیاد شهید گفت که 88 نفر در آن روز کشته شدند.

نقش 17 شهریور و حقایق آن به حدی حائز اهمیت است که دست اند کاران آن واقعه، هنوز سعی در مخدوش کردن حقیقت دارند. آنهم پس از گذشت بیش از 30 سال.
به مصاحبه ای  با آقای "محمود دلخواسته" توجه کنید که که ادعا دارد، در آن روز در میدان ژاله به شخصه حضور داشته است.


آقای دلخواسته بدون آنکه قصدش را داشته باشد، به چند موضوع اشاره میکند:
1- ادعا میکند،با مسلسل کالیبر 50 به روی تظاهرکنندگان آتش گشوده شده بودند. در اینجا من تأکید میکنم، از آنجایی که قشر چپ ایرانی اصولا کم اطلاع و ظاهری میباشد، مطلقا دروغ نگفته است. به احتمال زیاد آنجا نبوده و یا دارد با درام کردن موضوع و یک کلاغ چهل کلاغ کردن، به فعالیت انقلابی خود مشروعیت میبخشد. ارتشیان و جنگ دیدگان میدانند که استفاده از کالیبر 50، چه بلایی بر بدن انسان میآورد. لطفا به فیلم زیر توجه کنید تا بدانید، شلیک کالیبر 50 چه تأثیری بر بدن قوچ کوهی دارد:


چنانکه میبینید، بدن قوچهای کوهی قطعه قطعه میشود. در هیچ گزارش پزشکی بعد از واقعه 17 شهریور، به این مورد اشاره نشده.

2- آقای محمود دلخواسته میگوید تظاهرکنندگان فقط از حق خود یعنی حق تظاهرات دفاع میکردند. باید از ایشان پرسید که اینهمه آتش زدن بانک و سینما و حمله به پاسگاههای ژاندارمری و کلانتری، نشانه عقلانیت و صلح طلبی این جماعت بوده؟ ایشان از قصد فراموش میکنند که حضور ارتش، فقط برای حفظ نظام نبوده بلکه برای حفظ جان و مال مردم هم بوده. در کدام کشور دمکرات دنیا، به آتش زنندگان بانک و سینما، دسته گل اهدا میشود؟
3- اگر 17 شهریور توطئه ای حساب نشده از طرف انقلابیون نبوده، چرا ملایان وخصوصا ملا غفاری که به تظاهرات 17 شهریور دعوت کرده بودند، در آن روز غیبشان زده بوده؟ این را هم که آقای دلخواسته به آن اذعان کرده اند.

چرا در آن روز 9 ارتشی بر اثر شلیک گلوله کشته شدند؟ آنهم از طرف تظاهر کنندگانی که به قول ایشان خشن نبوده اند و فقط به سربازان گل اهدا میکرده اند؟


هیچ نظری موجود نیست: